( وسطای اسفند ۱۳۹۸ ) :
با داشتن یک شی مستطیل شکل در دست و حضور در شبکههای مجازی، راه برای خودنمایی سادهتر شدهاست. میشود با پوشیدن لباسی عجیب یا زیبا و متفاوت، دیده شد. میشود حرف زد و به چشم آمد. زیبا و چالشی. میشود قیافه خود را چنان تغییر داد که ضمن شنیدن تعریف یا تمسخر، توجه افراد را به خود جلب کرد.
اما جریانی که این روزها همه درگیر آن شدهایم، نشان داد امکان جلب توجه دیگران هنوز هم در فضای واقعی جامعه وجود دارد. کار سختی نیست. فقط باید توی یک جمع نشست و سرفه خشک زد. باید عطسه کرد و جلوی دهان را نگرفت. باید ناله سردرد و بیحالی سر داد.
این روزها پرتکرارترین واژهی جمعهای دونفره و چند نفره در فضای مجازی و واقعی چیزی نیست جز «کرونا»...
تکراری که فقط مربوط به جمع های مختلف نیست. حتی در فضاهای تک نفره و توی ذهن آدم ها چیزی بیشتر از پرداختن به این ویروس وول نمیخورد.
ویروس کرونا، زندگی ها را از روال عادی خود خارج کرده. محافل عمومی را تقریباً به تعطیلی کشانده. کشور را در شرایط اضطراری قرار داده و مردم را در سکون به تکاپو واداشته.
با شیوع کرونا عدهای توی خانهشان خود را حبس کرده و با ترس و لرز جز برای کارهای ضروری از خانه خارج نمیشوند.
گروهی نسبت به آن به چشم بیخیالی مینگرند و حتی از سر لجاجت توصیههای پزشکی را هم نادیده میگیرند.
خیلی ها دچار وسواس شدهاند. بیش از هرکاری مشغول شستن دستها هستند و پوست روی دستشان روز به روز خشکتر و ترکهای آن عمیق تر میشود.
بعضی هم با هر سرفه یا سردرد و یا عطسه طبیعی، بدنشان داغ میشود و عرق ترس از سر و کولشان میچکد.
تعدادی هم ضمن رعایت مسائل بهداشتی به روال عادی زندگی خود ادامه میدهند.
این وسط مثل هر فضای ملتهب دیگری عدهای هم شروع کردهاند به کاسبی و سواستفاده. کسانی که انسانیت جزء کلیدواژههای فرعی زندگیشان هم نیست. در مقابل گروهی هم به دل خطر رفتهاند و مجاهدانه و فقط برای خدا به متبلایان رسیدگی میکنند.
کرونا، ویروس کشندهای برای افراد عادی نیست. اما شیوع بالای آن حس نوع دوستی را بیشتر از خودپسندی در جامعه فعال کردهاست. آدم هایی که مراقب مبتلا نشدنشان هستند تا دیگرانی که پا به سن گذاشته یا بیماری زمینهای دارند را ناخواسته به کام مرگ نکشانند.
پ.ن: شاید شماره اول
#کرونا