روزگار نوشت‌های یک طلبه

گاهی چیزهایی معمولی می‌نویسم...

روزگار نوشت‌های یک طلبه

گاهی چیزهایی معمولی می‌نویسم...

 

🌺 ( ۱۳۹۹/۲/۱۹ ):
من خیلی قائل به گفتن کلمه‌ی شاه‌کار برای رمان‌های خوب نیستم...
به نظر من رمان خوب، خوب است. اسم دیگری ندارد.
اما این وسط پیدا می‌شوند رمان‌هایی که خیلی خوبند. «منِ او» از آن‌هاست...
با علی فتاح در آن‌ها سال‌های رضاخانی چرخ بزنید توی گذر خانی‌آباد و بروید آن‌سر دنیا و ایفل را هم بغل کنید...
پولی به هفت کور بدهید و اگر چیزی ته جیبیتان ماند، راسته و فیله‌ای از ضعیف کش بخرید و دم اذان توی مسجد قندی خودتان را به دیوارهایش بمالید...
به خشت‌ها و آجرهای محکم روی دیوارها دل بدهید و بوی یاس را از آبشار قهوه‌ای موهای مه‌تاب بشنوید...
راستی یادتان نرود به درویش مصطفا سلام کنید و اگر زن هستید، توی کوچه و خیابان‌ها مراقب پاس‌بان عزتی باشید.
#من_او
#رضا_امیرخانی

        ما را در پیام‌سان ایتا دنبال کنید :                    talabenevesht@

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی